صنعت سنگ با صادرات زنده می ماند
صنعت سنگ تزئینی ایران منطبق بر اهداف اقتصاد مقاومتی است و اگر بنا باشد زنده بماند فقط با صادرات میتواند این کار را بکند.
صنعت سنگ دارای مزیت نسبی بسیار بالایی است به دلیل اینکه مواد اولیه، این صنعت در کشور موجود است. این مواد اولیه بسیار متنوع و از نظر ذخیره بسیار غنی است. با این حال، این صنعت در بازارهای جهانی با گردش مالی تقریبی ۲۳ میلیارد دلار، به طور تقریبی سهمی ندارد. اما چرا این اتفاق رخ داده و چطور میشود آن را درست کرد؟
مزیتهای رقابتپذیری صنعت سنگ
به گزارش اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، حدود ۲/۵میلیارد تن ذخیره کشفشده سنگهای تزئینی داریم و اگر ذخایر احتمالی نیز به آن اضافه شود، به بالای ۴ میلیارد تن میرسد. رقیبان ایران در صنعت سنگ، ترکیه، هند، چین، ایتالیا و برزیل هستند اما از نظر تنوع، ایران از این کشورها جلوتر است و دارای ذخایر سنگهای زینتی است که در دنیا خواهان دارد. برای نمونه، در بخش تراورتن، مرمریت یا گرانیت، انواع رنگها و کیفیتهای سنگ در ایران وجود دارد؛ بهویژه در بخش مرمر (اُنیکس) کیفیت سنگهای ایران بسیار بالا و زبانزد است و انواع و اقسام رنگها و کیفیتهای سنگ مرمر در ایران قابل دسترسی است. بنابراین آنچه به صنعت سنگ ایران نسبت به دیگر رقیبان مزیت میدهد، داشتن ظرفیت و مواد اولیه است.مزیت دیگر صنعت سنگ در ایران این است که با رقمی کم اشتغالزایی انجام میدهد. امروز دولت این تصور را دارد که اگر بخواهد یک شغل ایجاد کند باید به طور میانگین ۲۰۰ میلیون تومان سرمایهگذاری کند. اما سرمایهگذاری در صنعت سنگ که امروز حدود ۳۰۰ هزار شغل مستقیم و غیرمستقیم به آن مربوط است، با عددی بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان به ازای هر شغل انجام شده و میتواند انجام شود. به عبارت دیگر، با آن ۲۰۰ میلیون تومانی که دولت برای هر شغل به طور میانگین سرمایهگذاری میکند میتوان در صنعت سنگ حداقل ۸ شغل ایجاد کرد. بنابراین این صنعت از نظر اشتغالزایی که یکی از آیتمهای اصلی در بخش توسعه و اقتصاد مقاومتی است از بسیاری از صنایع جلوتر است. یکی از مسائل مهم مربوط به رقابتپذیری در بازار جهانی صنعت سنگ، نرخ تمامشده است. در بخش معدن، نرخ تمامشده کالاهای ایرانی در بازارهای جهانی معقول و منطقی به شمار میرود و در دنیا به شدت قابل رقابت است.
تولید زیرنقطه سربهسر
ایران حدود ۲۷ میلیون تن ظرفیت اسمی تولید سنگ دارد و در سال ۹۲ حدود ۱۷ میلیون تن تولید سنگ واقعی داشته که در سالهای اخیر این ظرفیت به دلیل مشکلات موجود کاهش پیدا کرد و در سال ۹۵ به ۱۰ میلیون تن رسید. به عبارت دیگر، درحالحاضر ایران با ۳۷ درصد ظرفیت اسمی خود در حال تولید سنگ است اما در اصول سرمایهگذاری در یک واحد تولیدی، نقطه سربهسر نمیتواند زیر ۵۰ درصد تولید ظرفیت اسمی باشد. اگر صنعتی به طور متوسط به تولیدی به اندازه کمتر از ۵۰ درصد تولید اسمی دچار شد، میتوان دریافت که آن صنعت دچار مشکلات و آفتهایی است که این صنعت را زیانده کرده است.امروزه از حدود ۲ هزار واحد معدنی کشور که دارای پروانه تولید هستند، هزار واحد غیرفعال هستند و معادن یک به یک تعطیل و از گردونه تولید خارج میشوند. دلیل بسیار مشخص و با ارزش این است که یک واحد اقتصادی تولید نمیکند و تولیدش زیر ظرفیت نقطه سربهسر است و طبیعی است که این معدن تعطیل شود. علت اصلی اینکه معادن نمیتوانند به تولید اقتصادی دست پیدا کنند به مسائل بخش فرآوری مربوط میشود.
گرفتاریهای بخش فرآوری
ظرفیت اسمی بخش فرآوری صنعت سنگ در ایران اکنون حدود ۱۶۰ میلیون مترمربع است. برای اینکه مواد اولیه این ۱۶۰ میلیون مترمربع تامین شود دستکم باید ۲۰ میلیون تن استخراج سنگ وجود داشته باشد. با مشکلاتی که برای بخش معدن به وجود آمده، تولید سنگ ایران به ۱۰ میلیون تن رسیده و ظرفیت تولید بخش فرآوری سنگ ایران به حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیون مترمربع کاهش پیدا کرده است. طبیعی است که به دلیل رکود اقتصاد و ساختوساز، واحدهای فرآوری، توان جذب تقاضای بیشتر از میزان فعلی را ندارند اما اگر روند کاهشی در بخش معدن استمرار پیدا کند و واحدهای معدنی ایران تعطیل شوند، ضربه سنگینی به واحدهای فرآوری خواهد خورد و این واحدها دچار کمبود مواد اولیه خواهند شد.استراتژی انجمن صنعت سنگ در سند چشمانداز این است که تا انتهای سال ۹۹، بعد از ۶ سال، صنعت سنگ ایران به عدد ۲/۴ میلیارد دلار صادرات برسد و در بخش تولید در معدن، ظرفیت اسمی تولید ۵۰ میلیون تن و ظرفیت تولید واقعی ۲۸ میلیون تن بشود. اما مسئله اینجاست که با روند کاهشی تولید فعلی و رکود در بازار، پیشبینی میشود تولید صنعت سنگ ایران در ۵ سال آینده به نقطه هدفگذاریشده خود منتهی نشود. در بخش فرآوری در انتهای برنامه ۵ساله این صنعت، فرآوری سالانه سنگ باید به ۱۸۰ میلیون مترمربع برسد که مستلزم تولید ۲۰ میلیون تن سنگ است. از ۲۸ میلیون تن تولید سنگ در برنامه، ۴/۵ میلیون تن تولید برای صادرات سنگ در نظر گرفته شده است. اما در این بخش نیز روندهای موجود نشان میدهند این اهداف محقق نخواهد شد. معضل بزرگ در بخش فرآوری اینجاست که با کاهش تولید سنگ، کالای اولیه برای فرآوری نیز با کمبود مواجه خواهد شد.
تجهیزات و بهرهوری
در سالهای رونق بازار داخلی به دلیل بالا بودن قیمتهای فروش سنگ، استفاده از تجهیزاتی با میزان ضایعات بسیار زیاد برای بیشتر صاحبان این صنعت توجیهپذیر بود و با وجود شدت آسیبهای محیطزیستی انگیزهای برای اصلاح وجود نداشت. بنابراین ضرورت استفاده از جرثقیل به جای لودر در معادن یا اره به جای قلهبر در کارخانهها با وجود تاثیر در افزایش میزان استحصال محصول از هر تن سنگ برداشتشده از معادن احساس نمیشد. با تغییر شرایط و احساس لزوم صادرات در این بخش، برای پایین آوردن نرخ تمامشده باید نسبت به اصلاح تجهیزات بهرهبرداری از معادن و تولید در کارخانه تجدیدنظر کرد.یکی از اصلیترین مشکلات صنعت سنگ ایران، پایین بودن استحصال محصول مناسب از معادن – در عمل ۱۰ تا ۲۰ درصد – است و فرآوری هر تن سنگ خام تنها ۶ تا ۷ مترمربع محصول قابلاستفاده بهدست میدهد. شاید بتوان صدها نقطهضعف برای صنعت سنگ ایران برشمرد اما ۴ نقطهضعف از همه مهمتر و بازدارنده اصلی صادرات بوده که عبارتاند از پایین بودن بهرهوری و نرخ تمامشده بالا؛ کیفیت پایین محصول بستهبندی و زمانبندی تولید؛ بیتوجهی به صادرات ناشی از رونق بازار داخلی و بیتوجهی یا مهم نبودن موضوع تخریب زیستمحیطی. این در شرایطی است که کمترین زیرساختهای لازم برای حضور در بازارهای جهانی برای صنعت سنگ ایران فراهم است و با بکارگیری مزیت طبیعی تنوع رنگ و حجم بالای ذخایر معادن موجود، میتوان صنعت سنگ کشور را صاحب مزیت منحصربهفرد در عرصه بینالمللی کرد.
منبع: صمت
تاریخ: ۱۲/۰۲/۹۶